پدر يعني تپش درقلب خانه "پدر"يعني تسلط برزمانه "پدر"احساس خوب تکيه برکوه "پدر"يعني تسلي وقت اندوه "پدر"يعني ز من نام ونشانه پدريعني فداي اهل خانه "پدر"يعني غرور ومستي من "پدر"يعني تمام هستي من "پدر"لطف خدابرآدميزاد "پدر"کانون مهروعشق وامداد "پدر"مشکل گشاي خانواده پدريک قهرمان فوق العاده "پدر"سرخ ميکندصورت به سيلي رخ فرزندنگردد زرد و نيلي "پدر"لطف خدا روي زمين است هميشه لايق صدآفرين است خوشاآنان"پدر"درخانه دارند درون خانه يک"پروانه"دارند.