بی صدا رفتی بدون هیچ خداحافظی... مثل سایه ای که آرام آرام محو میشود و من هنوز چشم به راه تو ام ... روزها میگذرد و من شبها با خاطراتت رو به رو میشوم... دلم از آن رفتن بی کلامت میسوزد. از آن نگاه آخرت... حالا تو زیر خروارها خاکی... اما اینجا در دل من همیشه زنده ای... دلم برایت تنگ شده... برای لبخندت... برای بودنت...